پروردگار انسان را با قوای گوناگونی آفرید تا بتواند زندگی انسانی و الهی داشته باشد. قوایی مانند قوای محرکه و قوای مدرکه که در تقسیمات فلاسفه و عرفا آمده است[...]
پروردگار انسان را با قوای گوناگونی آفرید تا بتواند زندگی انسانی و الهی داشته باشد. قوایی مانند قوای محرکه و قوای مدرکه که در تقسیمات فلاسفه و عرفا آمده است. سادهتر آنکه انسان صفات و احساساتی دارد که او را برای درک و حرکت کمک میکند. تعقل و تفکر، خشم، غضب، شادی، غم، شهوت، قدرتطلبی، کمالطلبی، عجول بودن، حرص، طمع، قناعت، هیجان، صبر و بسیاری صفات و حالات دیگر که برخی از آنان بهتازگی کشف شده است و امکان دارد برخی از این صفات و مدرکات هنوز ناشناخته باشد. همه این حالات برای انسان لازم است و نمیتوانیم یکی از آنها را اضافی و ناکارآمد بدانیم. اینها ابزار زندگی هستند که اگر کنترل شوند، انسان به کمال میرسد؛ اما اگر رها شود، اژدهایی میشوند که هر چیزی در برابر خود ببینند، میبلعند و انسان را هلاک میکنند. برای نمونه، «خشم» ابزاری برای دفع شرور و اشرار است، نه برای زیر سؤال بردن انسانیت و الوهیت و نابودی او و مخلوقات دیگر. توصیهها و دستورات متعدد دینی بر این محور قرار دارد که انسان باید قوای خود، احساسات و تواناییهایی را که خدا به او داده است، در راه درست استفاده کند. در همین مثال باید بداند در کجا خشم خود را بهکارگیرد و در کجا بهکارنگیرد، در بهکارگیری خشم چطور عمل کند و چطور عنان اختیار آن را در دست نگاه دارد؟
خداوند در قرآن کریم به همین قوه که باید در جای درست استفاده شود، اشاره کرده و لطفش را به مؤمنان، زدودن خشمی میداند که امکان دارد انسان را از مسیر انسانیت و ایمان خارج کند و در این هنگام میفرماید: «با آنها پيكار كنيد، كه خداوند آنانرا بهدست شما مجازات كرده و رسوا مىسازد و شما را بر آنها يارى مىدهد و سينه گروه مؤمنين را شفا مىبخشد [و بر قلب آنها مرهم مىنهد] و خشم دلهاى آنان را از ميان مىبرد و خدا توبه هركس را بخواهد [و شايسته ببيند]، مىپذيرد و خداوند دانا و حكيم است.»(توبه/ 14و15) بهعبارتی اولاً در مقابل دشمن باید خشم خود را مدیریت کنید و در نابودی آنها افراط نکنید. ثانیاً خشم خود را مدیریت کنید و اگر عدهای از آنان پشیمان شدند و توبه کردند و خواستند مسلمان شوند، قبول کنید و نگویید دروغ میگوید. ثالثاً پس از قتال نیازی نیست خشمتان را در دلتان نگاه دارید که سبب شود از کنترل شما خارج شود، کینه شود و دامان خود و دیگران را بگیرد. همچنین خداوند همین خشم کنترل نشده و غیر صحیح را عامل مرگ مشرکان میداند.(آلعمران/ 119) همچنین افرادی را که نفاق به خرج داده و همیشه سعی دارند محبوب دل دوست و دشمن باشند، مذمت کرده و به خشم آوردن کافران را جزء صفات نیک برشمرده است.(توبه/ 120) پس قوای انسانی و صفاتی که خداوند در وجود انسان قرار داده، اگر نباشند و اگر کنترل نشده و در مسیر درست قرار نگیرند، انسانیتی وجود ندارد. مؤمنان واقعی کسانی هستند که از این ابزارها برای زندگی الهی استفاده میکنند و از قوای خود برای رسیدن به کمال یا مبارزه با دشمنان خدا بهره میبرند.